همزمان با اربعین حسینی ، یادواره شهدای عزآباد رستاق شهرستان صدوق یزد، روز شنبه مورخه 24/10/90 درمحل حسینیه عزآباد رستاق برگزار میگردد.
این مراسم ازساعت9 صبح روز اربعین شروع و تا ساعت12، ادامه دارد و پس از آن مدعوین میهمان سفره شهدا میباشند.از کلیه همرزمان شهدا وعزابادی های مقیم یزد جهت حضور در این مراسم دعوت بعمل می آید.
شهید عزت الله شمگانی ازاستان شهید پرور اصفهان به سیستان وبلوچستان اعزام شده بود و در زمانی که فرماندهی سپاه استان بعهده برادرحاج محمود اشجع و پس از آن بعهده برادر جعفر شاهپور زاده بود شهید شمگانی فرماندهی عملیات سپاه را بعهده داشت. این شهید فردی قاطع و عین حال خونگرم و مهربان بود و در بین پاسداران محبوبیت خاصی داشت محبوبیت وی ناشی از افتادگی و خاکسار بودن این عزیز بود هرگز بخاطر مسئولیتی که داشت مغرور نمی شد و در انجام امورات سپاه پیشقدم می شد خاطره جالبی که از رفتار ایشان در ذهنم بجای مانده این است که هر روز نظافت داخل ساختمان سپاه توسط پاسداران انجام می شد بیاد دارم که این شهید عزیز در امر نظافت نیز پیشقدم می شد و بیاد دارم که او یک تی دست میگرفت و کف راهرو را تی می کشید . آری فرماندهان شهید ما این گونه رفتار میکردند که محبوب می شدند و هیچگاه خاطرات آنها از ذهن پاک نمی شود. خاطره دیگری که از ایشان بیاد دارم این است که این شهید در دفاع از انقلاب هیچگاه درنگ نمی کرد و با شهامت و شجاعانه به استقبال خطر میرفت در سال 59 وضعیت امنیت کردستان مطلوب نبود وجهت برقراری امنیت نیازمبرم به نیروی رزمنده باتجربه بود بر همین اساس شهید شمگانی احساس مسئولیت کرده و از فرماندهی سپاه ( برادر کبکانیان) درخواست نمود تا او را به کردستان اعزام نمایند ، اگر چه منطقه سیستان و بلوچستان بلحاظ امنیت نیاز به رزمنده داشت ولی با اصرار فراوان شهید ، فرماندهی با اعزم شهید شمگانی موافقت نمود و شهید شمگانی با یک گروه از پاسداران سپاه سیستان و بلوچستان به کردستان اعزام و در منطقه دیواندره کردستان مستقر و فعالیت خود را آغاز و در همان روزهای بدو ورود با یک گروه از افراد ضد انقلاب درگیر و انها را به هلاکت رسانده بودند که خبر این موضوع به سپاه سیستان و بلوچستان رسید و رزمندگان خوشحال بودند که شهید شمگانی درکردستان با اقتدار برخورد کرده است شهید شمگانی پس از مدتی حضور در کردستان و برقراری امنیت ، همراه با گروه اعزامی ، به سیستان و بلوچستان بازگشت و رزمندگان سپاه بخاطر بازگشت مقتدرانه اش بسیار خوشحال بودند. روحش شادخاطره ای از یک فرمانده محبوب
یافتن یادگار شهید مسعود فاتحی پس از سالها بی خبری از خانواده شهید:
در هفته جاری یکی از بینندگان وبلاگ شهیدان مهاجر شزق کشور پیامی برای مدیر وبلاگ گذاشته بود که پس از تماس با ایشان و معرفی خود متوجه شدیم که این میهمان گرانقدر ما ، فرزند برومند شهید مهاجر مسعود فاتحی نصر آبادی می باشد، برای همسنگر این شهید یافتن یادگار شهید فاتحی آن هم پس از سالها که هیچگونه نشانه ای از خانواده شهید نداشته خبر مسرت بخش و خوشایندی بود و بی نهایت شادمان گردیدم گویی آلان سال 1358 است و خود را در کنار شهید احساس میکنم ، تمامی خاطرات آن دوران وصف ناپذیر در نظرم رژه میرفت ، فورا" خاطره مسافرتی که در دی ماه سال 1358 با شهید همسفر بودیم و از زاهدان با هواپیما به یزد آمدیم در نظرم مجسم گردید ، مسافرتی خاطره انگیز ، آن روز تازه از بیمارستان خاتم الانبیاء زاهدان ترخیص شده بودم ، ما در ماموریتی که به زابل داشتیم پس از اتمام ماموریت و در هنگام بازگشت از زابل دچار حادثه شدیم و سه تن از همسنگران عزیزمان در این ماموریت به درجه رفیع شهادت نائل شده که یکی از آنها شهید محمد حسین زحمتکش اهل یزد و دو تن دیگراز شهداء پاسداران سپاه تهران بودند من نیز در این حادثه به شدت مجروح شده بودم و مداوای من دربیمارستان خاتم الانبیاء زاهدان مدت 10 روز بطول انجامید .
هنگامی که از بیمارستان ترخیص شدم در محوطه سپاه زاهدان فرمانده وقت سپاه ( برادر جعفر شاهپورزاده که اهل تهران بود ) را دیدم وی فردی مهربان بود و با دیدن من ، مرا در آغوش گرفت و بوسید و خطاب به من گفت " فلانی ، در این حادثه سه تن از همرزمانت شهید شدند و خدا شما را زنده نگه داشت تا انشاالله برای انقلاب و اسلام مفید باشی و سعی کن تا آخر عمر در خدمت اسلام و انقلاب باشی . من این نصیحت را به جان خریدم و سی سال در سنگر حفاظت از انقلاب همسنگر شهیدان بودم و امیدوارم که تا آخر عمر خدا توفیقم دهد که در خط اسلام و انقلاب و ولایت فقیه ثابت قدم بمانم.
کجائید ای شهیدان خدائی
شهیدان سپهبدعلی صیاد شیرازی و سومین شهید محراب حضرت آیت الله صدوقی
آیت الله حاج سید جواد مدرسی یزدی یار و یاور رزمندگان و پشتیبان رزمندگان در هشت سال دفاع مقدس
به نام خداوند مردان مرد
در گلزار شهدای روستا برگه می رویم
یک قبر خالی نظر شما را به خود جلب می کند
و آن قبر شهید حسین اسفندیاری که توسط کومله های کردستان ربوده
و شهید شد .و در قبر او جز تکه از لباس آن شهید چیز دیگری نیست .
پدر این شهید بزرگوار با چشمان منتظر از دوری حسین خود چند سال پیش دار فانی را ودا کرد .
ولی مادر این شهید هنوز منتظر است تا حسین او از در وارد شود .
ما به اتفاق دوستان در روز اول عید به دیدار این مادر شهید رفتیم .
در مرد خصوصیات شهید حسین اسفندیاری
می توان گفت که تمامی شهدای این روستا
را حسین در دلشان حال و هوای جبهه انداخت
امیدوارم که همه دوستان شهید اش دعا کنند
برای مادر شهید حسین و مادر شهید سهراب اسفندیاری
درپایان کسی از شهید حسین اسفندیاری عکس یا مطلبی دار برایم بفرستد
نقل از وبلاگ گهرباران متعلق به شهدای روستای برکه مازندران
(توضیح: روستای برکه زادگاه علی و سهراب اسفندیاری که هر دو درسپاه سیستان و بلوچستان خدمت میکردند)
شهید رمضان احمدی ( معروف به شهید صالح) اولین فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیکشهر و اولین شهید مهاجر استان یزد به استان سیستان و بلوچستان ، این شهید در روز ششم آذرماه 1358 بدست اشرار مسلح در جاده نیکشهر مظلومانه به شهادت رسید
روحش شاد و راهش پر رهرو باد